چشمهایش

نوشته های گاه و بیگاه من در گذر از زندگی تازه ام

چشمهایش

نوشته های گاه و بیگاه من در گذر از زندگی تازه ام

بالا بالا...بالاتر

خوشحال نیستم که اون اینقدر کم فهمه ولی خوشحالم که بیشتر از اون می فهمم. خوشحالم چون مطمئنم من خوشبخت تر از اون هستم چون به این شکل کینه نمی ورزم. نمی بینمش، نمی خوام ببینمش- و به خاطر این نخواستن چند تا قرار با دوستان رو از دست دادم- اما متلک پرانی و جوسازی و بی حرمتی رو اصلا قبول ندارم.  وقتی اینطوری جواب می نویسه برام می فهمم که خیلی داره حرص می خوره و آن وقت دلم براش می سوزه.
شاید بهتر از من باشه ، شاید خدا بیشتر از من دوستش داشته باشه ولی قلب من اندازه نداشتن یک کینه از اون پاک تره...
نظرات 4 + ارسال نظر
آتنا شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:09 ق.ظ http://www.partenon.blogsky.com


دوست خوبم سلام
وبلاگ زیبایی داری
موفق باشی
به من سر بزن
تا بعد سبز باشی و پایدار

بانمک شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:42 ق.ظ http://www.banamak.blogsky.com

سلام
خسته نباشی خانوم خانوما
وبلاگت قشنگه وفکرمیکنم شعر وعکس کم داره
موفق باشی
به من هم سر بزن خوشحال میشوم
تا بعد.....

ناهید جمعه 23 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:12 ب.ظ http://www.saghiii-77.blogfa.com/

درود عزیز..
چه خوب .. دل بی کینه تو به همه دانسته های او می ارزد.. و هنوز هم هستند کسانی که دانسته ها را به قلبی بی کینه نفروشند..

چشم هام را که میبندم...
باز اینجایی
همین روبروی من
به ساکتی خدا نشسته ای
چشم هام را که باز میکنم..
اتاقم از نو
متولد میشود بی تو
حتما این اتاق
مرا خواب میبیند
بی تو!!!

[ بدون نام ] یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:22 ق.ظ http://www.aatash_P.blogspot.com

nice, very nice

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد