چشمهایش

نوشته های گاه و بیگاه من در گذر از زندگی تازه ام

چشمهایش

نوشته های گاه و بیگاه من در گذر از زندگی تازه ام

آخرین تماس

دستان بزرگ و تیره با حلقه ای نقره ای رنگ بر انگشت دوم از دست چپ...

گاهی این تصویری ست که تمام ذهن ام را می گیرد.

خنده دار است!

چه خنکایی دلم را می گیرد وقتی می گویند در خواب جدیدشان تو را با من دیده اند... هر اشاره ای به اینکه به یادم هستی کمی سرخوش ام می کند.

حالا هر شب، شب به خیر می گویم

به دیوار سردی که به جای تو در کنارم هست